داستان راستان
داستان راستان

داستان راستان

شکایت همسایه

بسم الله الرحمن الرحیم

شخصی آمد حضور رسول اکرم و از همسایه اش شکایت کرد که مرا اذیت می کند و از من سلب آسایش کرده.

رسول اکرم فرمود:تحمل ک و سر و صدا علیه همسایه ات راه نینداز،بلکه روش خود را تغییر دهد.

بعد از چندی دو مرتبه آمد و شکایت کرد.این دفعه نیز رسول اکرم فرمود تحمل کن.

برای سومین بار آمد و گفت:یا رسول الله لین همسایه من دست از روش خویش برنمی دارد و همان طور موجبات ناراحتی من و خانواده ام  را فراهم میسازد.

این دفعه رسول اکرم فرمود:روز جمعه که فرا رسید،برو و اسباب و اثاث خودت را بیرون بیاور وسر راه تو خواهند پرسید که چرا اثاثت اینجا ریخته است؟بگو از دست همسایه بد،وشکایت او به همه بگو.

شاکی همین کار را کرد.همسایه ی موذی که خیال میکرد پیغمبر برای همیشه دستور تحمل و برداری می دهد،نمی دانست آنجا که پای دفع ظلم و دفاع از حقوق به میان بیاید اسلام حیثیت و احترامی برای متجاوز قائل نیست.لهذا همینکه از موضوع اطلاع یافت به التماس افتاد و خواهش کرد که آن مرد اثاث خود را برگرداند به منزل.

و در همان وقت متعهد شد که دیگر به هیچ نحو موجبات آزار و همسایه ی خود را فراهم نسازد.


__________________

اصول کافی،جلد2،باب ((حق الجوار))،صفحه ی 668.